Article 9
با دیوانه رفتیم "صمد"!برای شام...نفری شیش سیخ جیگر بارساخ زدیم...از اونجا کافه برادران...برای چایی...نفری سه استکون...! از هم جدا شدیم...دیوانه رفت،نمی دونم کجا...میگفت می خوام کمی قدم بزنم......
View Articleآمد بهار و شانه ی ما را تکان نداد...!
چیزی به تحویل سال نمونده!سال قبل هم یه همچین حسی داشتم!اما امسال خیلی عمیقتر شده... تنها چیزی که نگرانشم اینه که چند روزی مجبورم تحمل کنم دید و بازدیدا رو...و خوشحال از اینکه سفر نرفتم! با اینکه دلیلی...
View Articleز فراق نالم اما... ندهد کسم جوابی!
نگر ای سپهر گردون...چه کنی دل مرا خون...نفسی ز آه مانده...چو حباب روی آبی...دیشب نشسته بودم پشت میز و حرفایی رو که اون شب قبلش نوشته بودی توی دفتر خاطراتم می نوشتم...دفترمو ورق زدم...یه سال گذشته بود!...
View Articleقصه ی پسرک...!
های های های...دلش خیلی تنگ شده بود...چند روزی بود که مدام هوای گریه تو سرش داشت! و هر روز تو دلش آواز میخوند:رسم عاشق کشی و شیوه ی شهر آشوبی ... جامه ای بود که بر قامت او دوخته بود!و بازم اشک می...
View Articleدلگير دلگيرم... از غصه مي ميرم! مرا مگذار و مگذر...
ادامه ی پست قبلو نتونستم بنویسم!دلم بدجوری درد گرفت...اس ام اس زدم به مست که میخوام بیام ببینمت...جواب نوشت:salam... emruz 5 shanbast...tebge mamul?mikhay bia tarafaye raste kucheتو راه هم "تو" زنگ...
View Articleاز تو بگذشتم و ...
آخر تو شوی رحمی نکنی...بر رنگ و رخ همچون زر من...برگشتم خونه!حس عجیبیه! آمیخته ای از تلخی و شیرینی...۳ سال بود که آرزو داشتم فقط از در پایین بیام تو...من گلمیشم سیزه گوناخ...آی یار منه باخ باخ...جیران...
View ArticleArticle 3
دارم از پیش استاد بر می گردم...یه بار نشد که من برم پیش این آدم و مست و دیوانه برنگردم!من دارم ازش جوانمردی یاد می گیرم...انسان بودن یاد می گیرم...تعجب می کنم چطور روح به اون عظمت همچین ساده و بی ریا...
View Articleپایان تعطیلات!!!
تعطیلات تموم شد!از فردا صبح دوباره مدرسه! باز میشه...بازم همون سالنای دراز... که هی قدم می زنی.. از این سرش تا اون یکی سر!بازم صبحایی که بی دلیل از خواب پا میشی... تا بری دانشکده! نه برای تحصیل......
View ArticleArticle 1
امتحانای این ترم هم تموم شد! زمان به سرعت داره میگذره!باور نمی کنم که نوشته های قبلی ذهنیات گذشته ی خودمن!من کلی عوض شدم!نمیدونم چند ماه بعد قراره چه جوری باشم!من دارم بزرگ میشم!اینجوری احساس می...
View ArticleArticle 0
شهوتِ نوشتن برای خوانده شدنشهوتِ خواندن برای إرضای حس فضولی [خصوصا در مورد یادداشتهای شخصی]شهوت سرک کشیدن به خلوتِ دیگرانشهوتِ به نمایش گذاشتن خلوتِ خودشهوتِ بیهوده گوییشهوتِ آشفته نویسیشهوتِ وقت...
View Article
More Pages to Explore .....